English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (509 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
free handicap U مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
laughter U مسابقه اسان برای بردن
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
match point U اخرین امتیاز
match points U اخرین امتیاز
set point U اخرین امتیاز
set point U اخرین امتیاز بازی
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
bell lap U زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
nightcap U اخرین مسابقه
nightcaps U اخرین مسابقه
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
bell lap U اخرین دور مسابقه
gun lap U شلیک اخرین دور مسابقه دو
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
driving U بردن مسابقه در نتیجه فشارزیاد سوارکار
all the way U اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
last in , first out U اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
grand slams U بردن چهار مسابقه مهم گلف در یک سال
grand slam U بردن چهار مسابقه مهم گلف در یک سال
handing U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
hand U بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
One point for you. U یک درجه امتیاز [ بازی] برای تو.
try for point U تلاش برای کسب امتیاز
magic number U امتیاز لازم برای قهرمانی
closing date U اخرین روز اخرین فرصت
Lilos U اخرین صادره از اخرین وارده
Lilo U اخرین صادره از اخرین وارده
handing U تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundary U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
hand U تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
boundaries U 6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
carry U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
rugby point U 3 امتیاز برای رد کردن توپ از فراز دروازبا پا
rugby point U 3 امتیاز برای ضربه ازاد یاضربه پنالتی
carried U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carries U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
carrying U گرفتن توپ ودویدن برای کسب امتیاز
steal U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
shut out <idiom> U مانع از گرفتن امتیاز برای تیم مقابل شدن
par U حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
steals U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
restatement of the law U مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
best ball U بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
nursed U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurse U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurses U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
satyagraha U اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
running U مناسب برای مسابقه دو
goal light U چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
deceleration time U زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
genoa U بادبان عریض برای مسابقه
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
pace U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
setup U توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
paced U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces U شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
little brown jug U مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
race glass U دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
It's to take away. برای بردن است.
clutch start U روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
inspectors U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
prepare U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspector U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
prepares U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
preparing U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
pantechnicon van U یکجوربارکش برای بردن اثاثیه
final bomb release line U اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
guns U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
gun U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
importing U بردن محصولات به کشوری برای فروش
imported U بردن محصولات به کشوری برای فروش
served U گذراندن به سر بردن صودمند بودن برای
sinking line U نخی برای فرو بردن زیر اب
laparotomy U شکافتن شکم برای پی بردن به بیماری
import U بردن محصولات به کشوری برای فروش
serves U گذراندن به سر بردن صودمند بودن برای
serve U گذراندن به سر بردن صودمند بودن برای
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
stocker U اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
polyonging U بکار بردن چند نام برای یک چیز
fins U جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
polyonymy U بکار بردن چند نام برای یک چیز
make something out <idiom> U ازپیش بردن برای دیدن یا خواندن چیزی
fin U جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
tumbrel or bril U ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
sedans U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
sedan U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
handicaps U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicap U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
lawn bowling point U یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جک نزدیکتر ازگوی حریف
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
herbicide U عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
herbicides U عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
cool out U راه بردن اسب برای خشک شدن عرق
dipsey sinker U نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
bracket U رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
to offshore something U چیزی را [برای سود بیشتر] به خارج [از کشور] بردن [اقتصاد]
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
lift U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
bombed U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombs U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
lifted U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
bomb U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
salomon damper U خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
bombed out U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
lifts U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
long shot U شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
ponying U همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
match foursome U مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
lastmentioned U اخرین
last a U اخرین
final U اخرین
finals U اخرین
to the last U تا اخرین دم
bottommost U اخرین
to push out U پیش بردن جلو بردن
imbibe U تحلیل بردن فرو بردن
imbibing U تحلیل بردن فرو بردن
imbibed U تحلیل بردن فرو بردن
imbibes U تحلیل بردن فرو بردن
to the bitters end U تا اخرین دم یاحد
reserve price U اخرین بها
last U اخرین اخیر
tag end U اخرین قسمت
stoppress U اخرین خبر
bitter end U اخرین پریشانی
the last two U اخرین دوتا
parthian glance U اخرین نگاه
the very last drop U اخرین قطره
deadlines U اخرین مهلت
deadline U اخرین مهلت
inextremis U در اخرین مرحله
lasted U اخرین اخیر
lasts U اخرین اخیر
pis aller U اخرین چاره
final price U اخرین قیمت
final coordination line U اخرین خط هماهنگیها
upshot U اخرین شماره
topnotch U اخرین نقطه
no wind position U اخرین محل هواپیما
currents U فعلی اخرین اطلاعات
pis aller U اخرین پناه چاره
up-to-date U حاوی اخرین اطلاعات
deadline U سررسید اخرین فرصت
up-to-date U مطابق اخرین طرز
last but not least U اخرین ولی نه کمترین
current U فعلی اخرین اطلاعات
Halloween U اخرین شب ماه اکتبر
ultimata U اخرین پیشنهاد قطعی
surrebutter U اخرین پاسخ خواهان
ultimatum U اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatums U اخرین پیشنهاد قطعی
up to date U حاوی اخرین اطلاعات
up to date U مطابق اخرین طرز
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
deadlines U سررسید اخرین فرصت
masochism U لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com